بهترين فاصله بين دو كودك بين بيست تا حداكثر سي و پنج ماه است چون بيشتر كودكان از سه سالگي حسادت و رقابت را بيشتر دارند و روابط معمولا بدتر مي شود اما قبل از سه سالگی معمولا بعد از چهار ماه، اگر درست رفتار كنيم امدن كودك را قبول ميكند.

 

مادر وقتي حامله شد بايد تصميم قطعي گرفته شود كه هرگز به زبان نياورد كه اماده نبوديم يا زود بود يا اتفاق افتاد چون فقط يكبار گفتنش در حضور كودك او را دچار دردسر خواهد كرد. شير دادن معمولا جلوگيري از حاملگي نخواهد كرد و اين حرف بيشتر اوقات اشتباه است.

از فرزند اول در مورد فرزند دوم بپرسيد. بيشتر كودكان هميشه اشتياق به داشتن فرزند تازه دارند. اگر خبر حاملگيتون در اوايل از بقيه پنهان نيست حتما به فرزندتون خبر امدن فرزند دوم را بگوييد. اگر تمايلي نشان نداد در اين مورد با او كمترين حرف را داشته باشيد.

نگران محبتتان به فرزند دوم يا
كم شدن محبت به فرزند اول نباشيد. واقعيت اين است که اين مسايل بعدا اهميت خواهد داشت وبعدها حجم كار و امكاناتتان تعيين كننده در اين زمينه است.

حرف ما به فرزند اول اين است كه فرزند بعدي با تو بازي خواهد كرد ،بزرگ خواهد شد و خواهرو برادرهاي ديگر را نشانش دهيد مثل بابا و عمو يا من و خاله و او را مشتاق كنيد. بايد بداند با امدن کودک دوم شرايط بهتر خواهد شد و شما از او انتظار كمك داريد. براش توضيح بديد كه بچه بسيار ضعيف است و نيازمند توجه توست

اما هرگز اين پيام را نديد كه تو مسئوليتي داري يا اگر كاري نكني تقصيري متوجه توست و هرگز در عمل مسئوليتي به او ندهيد.

فرزنداول بايد مهمترين دارايش را كه پدر و مادر است با فرزند دوم تقسيم كند

به فرزندتان اگر زير سه سال است
نگوييدبچه در شكم من است چون ترس از خورده شدن يا دفع شدن در تخيل كودك شكل ميگيرد، بگوييد در بدن من است. عكسهاي جالب حاملگي را به او نشان دهيد تا بداند بسيار طبيعيست و براي بقيه هم اتفاق مي افتد. قبل از تولد كودك او را به بيمارستان ببريد و پشت پنجره، اتاق نوزادان را نشانش دهيد و اجازه دهيد تا هروقتي که ميخواهد بماند. با او و با نظر او به خريد براي كودك دوم برويد. به او حس مهم و با ارزش بودن بدهيد و هر بار برايش چيزي بخريد و بگوييد همون طور كه تو براي او خريد كردي او هم ميخواهد اين را براي تو بخرد.

ماههاي اخر بارداري بگذاريد به شكمتان دست بزند. بعد از زايمان وقتي حالتان خوب است بگذاريد كنار شما باشد و عكسش را كنار تختتان بگذاريد. هفته اول كه خويشاوندان به ديدار نوزاد ميايند تاثير بسيار زياد در نوع رابطه فرزند اول با فرزند دوم خواهد داشت.

اوردن فرزند به خانه بايد به اين گونه باشد كه فرزند دوم را به اتاق فرزندتون ببريد تا بداند مهمترين عضو خانه، اوست. اگر از لحاظ مالي مشكلي نداريد وسايل فرزند اول كه برایش شناخته شده است را به فرزند دوم ندهيد ولی اگر خاطره ا يي ندارد برايش توضيح ندهيد كه اين مال تو بوده چون كودك به اين نتيجه ميرسد كه چون من بچه خوبي نبودم بچه دومي را اوردند.

وقتي ملاقات كننده يي به منزلتون مياد و نزديكيد از او بخواهید براي فرزند اولتان كادو بياورند و اين پيغام را بدهید كه اول سراغ فرزند اول بروند و نوزاد را به اتاق ديگر ببريد از فرزند اول بخواهید با كمك و راهنمايي او به سراغ فرزند دوم بروند و اين حس را ندهند كه از او زيباتر بهتر يا شبيه پدر و مادر است چون اينها عوامل تعيين كننده رابطه فرزند اول با دوم است اجازه بدهید فرزند اول كادوها را باز كند.
 خريدن كتابهايي از قبل كه از خواهران و برادران صحبت ميكند براي كودك ميتواند مفيد باشد تا بداند اين اتفاق براي همه ميافتد.

اما شير دادن نوزاد به هر حال و بقيه عوامل، به فرزند اول كه تا بحال مركز توجه بوده احساس كوچكي ميدهد و حسادت و رقابت را ايجاد ميكند ممكن است در خود فرو برود يا به تخيل دچار شود و ممكن است در صحبتهاش بگويد نوزاد را تنها در خانه بگذاريم و بيرون برويم و ما بايد در گفتگوهايمان نشان بدهيم اين مسافر، صاحبخانه هميشگيست.

 ممكنه كودك دوباره شيشه شير بخواهد شروع به شب ادراري كند تا پوشك ببندد تا بخواهد همان توجه را بگيرد و شما هرگز نگوييد تو بزرگي و خواهر يا برادر تو كوچك است و تو بزرگ هستي، اين كار باعث ميشود بزرگ بودن را بد بداند و براي همه عمر با بزرگ بودن مشكل خواهد داشت. بهتر است خطي بر مفهوم كوچك و بزرگ بكشيد. بچه ها مدتي طول ميكشد تا تازه وارد را قبول كنند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *