در بسیاری از خانواده‌ها، وقت خواب دیوانه‌کننده است. کودکان و مادر دست به دست هم می‌دهند و جامعه ی کوچکی پدید می‌آورند که در آن، هر کدام دیگری را مأیوس می‌سازد. کودکان سعی می‌کنند تا آنجا که ممکن است بیدار بمانند، در حالی که مادر از آنها می‌خواهد هر چه زودتر بخوابند. مواقع خواب، زمان عمده ی ایرادگیری برای مادران و زمان بهانه‌گیری و طفره روی تاکتیکی برای کودکان می‌شود. 

کودکانی که هنوز به مدرسه نمی‌روند ، محتاجند که مادر یا پدر آنها را بخوابانند. از وقت خواب می‌توان برای ایجاد گفتگوی صمیمانه و خودمانی با کودک خود استفاده کرد. در نتیجه، کودکان به تدریج به وقت خواب علاقه‌مند می‌شوند. آنها از اینکه «زمانی را تنها با» پدر یا مادر خود باشند، خوششان می‌آید.

اگر والدین ناراحتی و سختی گوش دادن به حرف‌های کودک را بر خود هموار سازند، کودک یاد خواهد گرفت که ترس‌ها، امیدها و آرزوهایش را با آنان در میان بگذارد. این تماس‌های صمیمانه، کودک را از اضطراب رها می‌سازد و او را به خواب خوش فرو می‌برد.
بعضی از کودکان بزرگتر نیز دوست دارند که پدر و یا مادر آنها را بخوابانند. به این خواسته ی آنها باید احترام گذاشته و آن را واقعیت بخشید. کودکان نباید به خاطر خواستن چیزهایی که از نظر والدین « افکار کودکانه » است، مورد تمسخر و سرزنش قرار گیرند. وقت خواب در مورد کودکان بزرگتر بایستی تغییر پذیر باشد: «وقت خواب بین ساعت هشت و نه [یا بین نه و ده] است. تصمیم بگیر که دقیقاً چه ساعتی می‌خوابی».
وقتی کودک ادعا می‌کند که « فراموش کرده » مسواک بزند یا وقتی کودک یک لیوان آب می‌خواهد، بهترین کار برای والدین این است که درگیر جنگ با او نشوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *