خط مشی ما ازبرابر دروغگویی مشخص است :

از یک طرف مانباید بازپرس بازی در بیاوریم و کودک را هی سوال پیچ کنیم وموضوع را بزرگ جلوه دهیم. ازطرفی دیگر ، باید بدون تردید رک وپوست کنده حرف بزنیم. وقتی پی می بریم که از زمان برگشت کتابی که کودک از کتابخانه گرفته بود ، گذشته و کودک هنوز کتاب را به کتابخانه پس نداده ، ما نباید بپرسیم که « کتاب را برگردانده ای به کتابخانه ؟ مطمئنی ؟ پس چه شده که کتاب هنوز اینجا مانده ؟» بلکه به جای آن چنین خاطر نشان می کنیم :« مثل اینکه زمان برگشت این کتاب به کتابخانه گذشته.»

 

وقتی از مدرسه اطلاع می دهند که بچه مان در امتحان ریاضی اش مردود شده ، نباید از او بپرسیم :« در امتحان ریاضی قبول شدی؟ مطمئنی؟ خب ، این دفعه دیگر دروغ دردت را دوا نخواهد کرد! ما با معلمت صحبت کردیم و دانستیم جناب عالی باچه وضعی مردود شدی.» درعوض به طور صریح و پوست کنده به فرزندمان می گوییم :« دبیر ریاضی ات به ما گفته که تو درامتحان نمره ی قبولی نیاورده ای. ما به خاطر این مسئله نگرانیم و نمی دانیم چه کمکی از دستمان برمی آید تا برایت انجام بدهیم.»

گوید. وقتی کودک قطعاً دروغ می گوید ، واکنش ما نباید غیراخلاقی و درای هیجان شدید باشد ، بلکه باید واقعی و دور از احساس باشد. ما می خواهیم کودکمان بداند که نیازی ندارد به ما دروغ بگوید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *